جدول جو
جدول جو

معنی توشه دان - جستجوی لغت در جدول جو

توشه دان
ظرفی یا جایی که توشه را در آن گذارند، خرجین کیسه
تصویری از توشه دان
تصویر توشه دان
فرهنگ لغت هوشیار
توشه دان
خورجین، ظرفی یا جایی که توشه را در آن بگذارند، کیسه، خورجین، کنف، توشدان، حرزدان، راویه، جراب
تصویری از توشه دان
تصویر توشه دان
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بوسه دان
تصویر بوسه دان
دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توجه دادن
تصویر توجه دادن
منیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشه دار
تصویر گوشه دار
آنچه گوشه یا زاویه دارد، کنایه از سخن آمیخته به طعنه، کنایه از گوشه نشین، برای مثال که از گوشه داران در این گوشه کیست / که بر ماتم آرزوها گریست (نظامی۵ - ۹۰۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گوشت دان
تصویر گوشت دان
دوری طبق و ظرفی که در آن گوشت گذارند
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه دارای گوشه است زاویه دار، آمیخته بطعن و طنز کنایه آمیز، گوشه نشین منزوی: که از گوشه داران درین گوشه کیست ک که بر ماتم آرزو ها گریست ک (شرفنامه نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوشه دار
تصویر گوشه دار
سخن همراه با طعنه و کنایه، زاویه دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پشه دان
تصویر پشه دان
پشه بند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توشدان
تصویر توشدان
خورجین، ظرفی یا جایی که توشه را در آن بگذارند، کیسه، خورجین، توشه دان، کنف، حرزدان، راویه، جراب
فرهنگ فارسی عمید