- توشه دان
- ظرفی یا جایی که توشه را در آن گذارند، خرجین کیسه
معنی توشه دان - جستجوی لغت در جدول جو
- توشه دان
- خورجین، ظرفی یا جایی که توشه را در آن بگذارند، کیسه، خورجین، کنف، توشدان، حرزدان، راویه، جراب
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دهان
منیدن
آنچه گوشه یا زاویه دارد، کنایه از سخن آمیخته به طعنه، کنایه از گوشه نشین، برای مثال که از گوشه داران در این گوشه کیست / که بر ماتم آرزوها گریست (نظامی۵ - ۹۰۱)
دوری طبق و ظرفی که در آن گوشت گذارند
آنچه دارای گوشه است زاویه دار، آمیخته بطعن و طنز کنایه آمیز، گوشه نشین منزوی: که از گوشه داران درین گوشه کیست ک که بر ماتم آرزو ها گریست ک (شرفنامه نظامی)
سخن همراه با طعنه و کنایه، زاویه دار
پشه بند
خورجین، ظرفی یا جایی که توشه را در آن بگذارند، کیسه، خورجین، توشه دان، کنف، حرزدان، راویه، جراب